دنیای امروز به نسبت ۴۰ سال پیش بسیاری تغییرات داشته و عمده‌ی این تغییرات به سبب اینترنت و گوشی‌های هوشمند هستند. مردم دیگر به بیلبوردهای تبلیغاتی آن‌گونه که ۴۰ سال پیش نگاه می‌کردند نگاه نمی‌کنند. در خیابان‌ها، مردمانی را شاهدیم که سرهای‌شان پایین است و به صفحه نمایش گوشی خیره شده‌اند و نه آن که سرهای‌شان بالا باشد و بتوانند هر بیلبوردی را ببینید و از آن اثر پذیرند. اما این سخنان به معنای آن نیستند که بایستی درِ بیلبورد تبلیغاتی را تخته کنیم و به دنبال صرفاً تبلیغات دیجیتال باشیم، نه! اگر خوب به خیابان‌ها و جاده‌ها نگاه کنید می‌بینید که از تعداد بیلبوردها به نسبت سال‌ها پیش کاسته نشده. آن‌چه که گفته آمد، صرفاً برای گفتنِ این نکته بود که با توجه به این تغییرات در سده‌ی بیست و یکم، یک بیلبورد تبلیغاتی بایستی برخی ویژگی‌ها داشته باشد و در ساخت‌اش از برخی استانداردها استفاده شده باشد تا یارای آن داشته باشد که توجهِ مردمانِ کم‌توجه به اطراف و پرتوجه به گوشی را به سوی خود جلب کرده و کاری کند که پیامی که درصدد انتقال آن به مخاطبین است به خوبی به آن‌ها منتقل شده و در ذهن و ویرشان بماند.
[one-third-first]
لیست بیلبوردهای شمشک
[/one-third-first]
[one-third]
لیست بیلبوردهای لواسان
[/one-third]
[one-third]
لیست بیلبوردهای شهر تهران
[/one-third]
در همین راستا در این نوشتار به ۹ نکته در راستای ایجاد و طراحی یک بیلبورد تبلیغاتی عالی پرداخته می‌شود تا به واسطه‌ی به کار گیری آن‌ها بتوانید از تبلیغات محیطی و البته بیلبورد تبلیغاتی به نحو احسن استفاده کنید و در حداقلِ ماجرا موجب افزایش آگاهی از برند شوید.
۱- شش کلمه یا کمتر، ایده‌آل است:
بیلبورد در خیابان‌ها و جاده‌ها، عموماً، نصب می‌شود. بنابراین آنانی که بیلبورد را می‌بینند عمدتاً در حال حرکت اند و لذا فرصت زیادی برای مطالعه‌ی آن چه که در بیلبورد تبلیغاتی آمده را ندارند. به همین دلیل عموماً گفته می‌شود که مردم چیزی ما بین ۵ الی ۶ ثانیه فرصت دارند که بیلبورد شما را ببینند و از چند و چون آن مطلع شوند و به خاطر بسپارند. در همین راستا، یکی از بهترین توصیه‌ها در ساخت یک بیلبورد تبلیغاتی مناسب این است که متنِ این بیلبورد بایستی حداکثر ۶ کلمه باشد تا در آن مدت‌زمانِ کوتاه مردم بتوانند نوشته‌ها را به طور کامل و به خوبی بخوانند.
بنابراین حتماً باید از استفاده از بیلبوردهایی که جملاتی طولانی دارند دوری کنید، چرا که هیچ فایده‌ای نمی‌توانند داشته باشند.
۲- جالب توجه باشد اما موجب حواس پرتی نشود:
بیلبوردی که در سطح خیابان و جاده نصب می‌شود، مخاطبین‌اش عمدتاً یا رانندگان خودرو و موتور سیکلت هستند، یا دوچرخه سواران و یا عابران پیاده (البته به همین دلیل است که در بالا به زمان ۶ ثانیه‌ای اشاره شد). لذا بیلبورد شما در عین آن که بایستی بتواند جالب توجه باشد نباید به گونه‌ای باشد که موجب حواس پرتی این افراد شود و حادثه به بار آوَرَد و شما، به مثابه‌ی برندِ استفاده‌کننده از بیلبورد، دست آخر مقصر این ماجرا محسوب شوید. جالب آن که چند سال پیش آگهی‌هایی از این قبیل در خیابان‌های غرب نصب شده بوده و به سبب ایجاد حواس پرتی در رانندگان و عابران پیاده موجب حادثه گشته است.
۳- بیلبورد ابزاری ست ثانویه:
نمی‌دانم تا کنون با بیلبوردهایی که مثلاً شماره تلفن و یا آدرس وب‌سایت را در خود دارند مواجه شده‌اید یا نه. به جرأت می‌توان گفت که بیش از ۹۵ درصد کسانی که این بیلبوردها را می‌بینند اقدام به حفظ کردن شماره تلفن و یا آدرس وب‌سایت نمی‌کنند.
بیلبورد تبلیغاتی یک ابزار ثانویه برای تبلیغ است و عمدتاً برای ایجاد آگاهی از برند و موارد این قبیل کاربرد دارد و نه برای تبلیغ مستقیم و ارجاع دادن به وب سایت و ذکر کردن جزئیات محصول و… . برای این کار، بایستی از سایر ابزارهای تبلیغاتی همچون تلویزیون، رادیو، شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت، ایمیل و تبلیغات چاپی استفاده نمود.
خلاصه آن که بیلبوردها یک رسانه‌ی اشتباه برای هر گونه تبلیغ غیر کوتاه اند. (گفتنی است که برخی شماره تلفن‌ها کوتاه بوده و به راحتی قابل حفظ کردن هستند مانند ۹۱۰۲ و موارد این قبیل. این گونه شماره تلفن‌ها را می‌توان با فونت خوانا و درشت در بیلبورد قرار داد.)
۴- شیک و جذاب باشد، اما خیلی هوشمندانه و عمیق نباشد:
یک بیلبورد ملال‌آور موردی نیست که بتواند توجه و تمرکز مردم را به خود جلب کند، اما در عوض بیلبوردی که شیک است و از عناصر بصری خوبی برخوردار است می‌تواند به راحتی و به خوبی توجه همگان را معطوف به خود کند. اما فارغ از این دو مورد، بیلبوردی که شما طراحی می‌کنید نباید مثلاً به گونه‌ای باشد که توقع داشته باشید مردم با مشاهده‌ی آن سر خود را خارانده و به شدت غرق محتوای آن شوند.
در کل بیلبورد تبلیغاتی باید شیک و زیبا باشد، اما آن چنان هوشمندانه نباشد. معما قرار نیست مطرح کنید، چرا که مردم اصلاً زمان‌اش را ندارند، بلکه باید پیام‌تان را به مخاطب برسانید، آن هم در کمتر از ۶ ثانیه.
۵- بیلبورد هر چه بیشتر، بهتر:
البته یک بیلبورد ارزان نیست، اما کافی هم نیست. عمدتاً برای هر بیلبورد یک امتیاز ما بین ۰ تا ۱۰۰ قائل اند که البته این امتیاز بر اساس محل، اندازه، میدان دید و … است. مثلاً اگر امتیاز یک بیلبورد ۵۰ باشد این به معنای آن است که آن بیلبورد توسط حداقل ۵۰ درصد از کسانی که در آن محل، یعنی محل نصب بیلبورد، وجود دارند حداقل برای یک بار هم که شده دیده شده.
اما این رقم را زمانی می‌توانید بیشتر کنید که مثلاً به جای یک بیلبورد از سه یا چهار بیلبورد استفاده کنید.
۶- از خلاقیت برخوردار باشد:
از عنصر خلاقیت به شدت استفاده کنید. مثلاً بیلبورد صاف در حال حاضر تبدیل به یک استاندارد شده است، اما قانون نیست. برخی هستند که از بیلبوردهای غیر صاف استفاده کرده و می‌کنند و توانسته‌اند به همین دلیل به موفقیت دست یابند. می‌توانید از بیلبوردهای سه بعدی استفاده کنید، یا بیلبوردی که یک سوی آن در یک خیابان و سویی دیگرش در خیابانی دیگر باشد و موارد از این قبیل.
۷- به صورت بهینه از فضای بیلبورد استفاده کنید:
هزینه‌های بسیاری را صرف طراحی و نصب بیلورد کرده‌اید، لذا باید از فضای آن به نحو احسن استفاده کنید. از تکرار متون و تصاویر بپرهیزید. همچنین از تصاویری استفاده کنید که اصطلاحاً سرشان به تن‌شان بیارزد و در واقع مخاطب رغبت کند که نگاهی به آن‌ها اندازد.
۸- در مورد اندازه‌ی لوگو محتاط باشید:
یکی از قوانین تبلیغ که بارها و بارها گفته‌اند این است که «هرچه لوگو بزرگ‌تر بهتر». اما به نظرم خیلی هم صادق نیست. بایستی نه افراط کرد و نه تفریط. لوگوی بزرگ ممکن است موجب شود که پیامِ بیلبورد و یا تبلیغ به طور کلی دریافته نشود، و لوگوی کوچک نیز یکی از اهداف اصلی تبلیغ که همانا آگاهی از برند و افزایش شهرت باشد را برآورده نمی‌سازد.
۹- به خوانایی دقت کنید:
با انجام هر یک از موارد بالا باز هم یک مورد مانده که بایستی دقتی بسیار به آن داشت. آن مورد این است که بیلبورد باید خوانا باشد، خوانا برای کسانی که مثلاً با سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت در جاده در حرکت اند. برای اطمینان از این که بیلبوردتان در چنین شرایطی قابلیت خواندن دارد، آن را روی یک کارت ویزیت چاپ کرده و به فاصله‌ی دست‌تان از آن فاصله بگیرید. آیا جزئیات به خوبی قابل مشاهده اند؟ اگر آری که کارتان خوب بوده و بایستی طرح‌تان را عملی کنید، در غیر این صورت باید آن را تصحیح کرده و سپس این آزمایش را برای آن انجام دهید.
