اشتباهات بازاریابی همواره وجود دارد و نمیتوان صفت بد را به آن اطلاق کرد (البته جز برخی اشتباهات فاجعهآور)، اما بدِ ماجرا این است که اشتباه یک بار تکرار شود و اشتباهکننده از آن درس نگیرد و باری دیگر آن را مرتکب شود. در این بین و در میان تعریف «بد»، «خوب» این است که آدمی از اشتباهات دیگران درس گیرد و در واقع بدون آن که یک بار اشتباه را انجام دهد از انجام این اشتباه توسط دیگران سود جوید و خود به گونهای عمل کند که هیچگاه چنین اشتباهی از او سر نزند. من در این نوشتار می خواهم به اشتباهاتی که دیگران انجام دادهاند، خصوصاً کسب و کارهای کوچک، بپردازم تا شما از این اشتباهات درس گرفته و انجامشان ندهید. با من همراه باشید با ۵ مورد از اشتباهات بازاریابی.
[one-third-first]
لیست بیلبوردهای شهر تهران
[/one-third-first]
اشتباهات بازاریابی
۱- نبود هیچگونه پلن(نقشه) برای کسب و کار یا بازاریابی:
مطمئن باشید که هیچ برند و کسب و کاری در دنیای امروز وجود ندارد که بتواند بدون برنامه و پلن و نقشه کار خود را پیش ببرد و به موفقیت برسد. این همه برند و کسب و کار وجود دارند که از برنامه و پلن برخوردار بوده اند و نتوانسته اند موفق شوند حال چگونه می توان بدون پلن به موفقیت رسید؟ در واقع می توان گفت که وجود پلن و برنامه موفقیت را ضامن نیست اما شکست بدون پلن حتمی است.
بنابراین شما به عنوان یک کسب و کار کوچک به هیچ عنوان این اشتباه که دیگران پیش از شما انجاماش دادهاند را انجام ندهید و از پلن و برنامهای منظم و اصولی برای خود برخوردار باشید تا بتوانید موانع را یک به یک پشت سر بگذارید و به قلههای موفقیت نائل شوید.
۲- تأکید بر «من»:
بسیار اند استارتآپهایی که اعضایشان خون دل می خورند و عرق می ریزند و شبها بیخوابی میکشند تا دست آخر محصولات خود را تولید کنند. اما برخی از این استارتآپها در این مرحله یک اشتباه مرتکب می شوند که در واقع نبایستی مرتکب شوند و آن چیزی نیست جز تأکید مستقیم و غیر مستقیم بر خود. مثلاً می گویند این محصول خیلی خوب است و ما زحمت بسیاری برای آن کشیده ایم و عرقها ریخته ایم و خلاصه این محصول خارق العاده است!
اما در دنیای امروز دیگر کسی وقعی به این گونه سخنها نمینهد. هیچکس غم آن که شما چه مقدار برای تولید این محصول زحمت کشیدهاید را نمی خورد بلکه همگان می خواهند ببینند که کیفیت این محصول به چه گونه است، چه نیازهایی از آنها برطرف می سازد و موارد این قبیل.
بنابراین از تأکید بر من و منیت بپرهیزید و سعی کنید بر «شما» و «مال شما» تأکید داشته باشید.
۳- مشکل در مسیر دستیابی مشتری به محصول:
سومین مورد از اشتباهات بازاریابی این نوشتار عدم توجه به کانال توزیع است. فرض کنید که محصول یا محصولاتتان را تولید کردهاید و تبلیغات را نیز به خوبی انجام دادهاید و حال نوبت آن است که مردم به وبسایت شما مراجعه کنند و اقدام به خرید نمایند. اما به محض مراجعه به وبسایت، و البته با هجوم مردم به وبسایت، سرعت وبسایت کاهش یابد و مردم به خوبی به صفحهی سفارش محصول دسترسی پیدا نکنند. یا فرض کنید دسترسی پیدا کنند و سفارش دهند اما مدتی بسیار ما بین سفارش آنها و تحویل کالا تعویق وجود داشته باشد.
چنین مواردی حتی مشتریان پروپاقرص را نیز ممکن است بپراند چه رسد به مشتریان بالقوه!


۴- عدم تعیین مخاطبین هدف:
چهارمین اشتباه از اشتباهات بازاریابی عدم تعیین مخاطبین هدف است. این اشتباه است که فکر کنید هر کس می تواند از محصولات و یا خدمات شما استفاده کند. با چنین فکری اگر درصدد تبلیغ محصولات و یا خدماتتان به همگان برآیید اشتباهی بزرگ را انجام داده اید. «تبلیغ برای همه» تقریباً تفاوتی با «تبلیغ برای هیچ کس» ندارد. چنین تبلیغی اتلاف انرژی و پول و زمان است. بسته به نوع محصول شما، مخاطبین شما دایرهای را تشکیل می دهند که بایستی آن دایره را پیدا کرده و درصدد تبلیغ برای آنها برآیید. به سن، جنسیت، میزان درآمد، نوع نیاز و موارد این قبیل نیز دقتی فراوان داشته باشید.
۵- وعدههای دور از واقعیت:
موردی که به کرات دیده شده و متأسفانه هنوز هم وجود دارد دادن وعدههای دور از واقعیت در مورد محصول و خدمت است. مثلاً کمپین بازاریابی یک کمپانی در مورد محصول X مواردی را ذکر می کند که موجب خرید محصول میشوند. اما پس از خرید و استفاده، هر یک از کاربران درمییابند که هیچ یک از مواردی که توسط کمپین گفته شده در این محصول وجود ندارند. در این بین ممکن است محصول فروش خوبی را تجربه کند اما اعتبار برند شما به شدت خدشهدار خواهد شد و محصولات بعدیتان لاجرم با شکستی بزرگ مواجه خواهند گردید. اینکه شما در مورد آینده محصول یا خدمات خود با مشتری صحبت کنید بسیار خوب است اما صحبت از مواردی که از عهده شما خارج است درست نیست.
سخن آخر
شما چه تجربیاتی در ارتباط با اشتباهات بازاریابی دارید؟ اگر اشتباهی را خود مرتکب شدهاید میتوانید آن را با ما و کاربران در میان بگذارید تا ما و کاربران نیز بهمانند شما دیگر این اشتباه را انجام ندهیم.
در بازار کنونی، سخت ترین بخش کار فروش ارائه توضیحات به مشتری برای فروش یک جنس است. برای این منظور می بایست اطلاعاتی که از یک جنس دارید را به درستی به مشتری منتقل کنید و به محض اینکه متوجه شدید مشتری قصد خرید آن محصول را دارد از ارائه توضیحات اضافی خودداری کنید.