چند سالی ست که از گفتنِ جملهی «محتوا پادشاه است» توسط بیل گیتس میگذرد و در این مدت مخالفان و موافقانی چند با این جمله وجود داشتهاند و البته دارند. در حال حاضر بسیاری برآن اند که اگر محتوا پادشاه بود لااقل الان دیگر پادشاه نیست و مواردی دیگر در بازاریابی اینترنتی جای آن را گرفتهاند. اما به هر حال محتوا هنوز هم که هنوز است از اهمیتی بالا برخوردار است به گونهای که اکثریت الگوریتمهای گوگل بهنوعی محتوا محور هستند و عمدتاً برای آن که یک سایت بتواند و بخواهد محتوایی بهتر تولید کند ارائه میشوند. لذا به نظر من محتوا اگر پادشاه نباشد لااقل در حال حاضر وزیر است! بنابراین بر هر برند و کسب و کاری لازم است که به بخش محتوای وبسایت خود توجهی ویژه داشته باشد و با به کار گرفتن یک استراتژی بازاریابی محتوای صحیح و اصولی درصدد انجام بهتر این امر برآید. در این نوشتار می خواهم در همین راستا به نکاتی جهت ارزیابی استراتژی بازاریابی محتوا اشاره داشته باشم. این نکات کمک میکنند که شما بتوانید دریابید که آیا استراتژیای که در حال حاضر در بازاریابی محتوا از آن استفاده میکنید توانسته آن بازده و راندمانی که در نظر داشتهاید را برایتان به همراه داشته باشد یا نه. با من همراه باشید.
[one-third-first]
لیست بیلبوردهای شمشک
[/one-third-first]
[one-third]
لیست بیلبوردهای لواسان
[/one-third]
[one-third]
لیست بیلبوردهای شهر تهران
[/one-third]
نکاتی برای ارزیابی استراتژی بازاریابی محتوا
گفتم که محتوا حتی اگر پادشاه نباشد لااقل وزیر است، اما این امر نه برای هر محتوا بلکه برای محتوایی صحیح و اصولی صادق است وگرنه یک محتوای ضعیف خدمهی دربار هم نیست!
در این راستا بایستی بدانید آیا محتوایی که تولید میکنید ضعیف است یا نه، یارای جذب مخاطب را دارد یا نه و در کل آیا استراتژیتان مناسب است یا نه.
در وهلهی اول، استراتژی بازاریابی محتوای شما بایستی به گونهای باشد که محتوای تولید شده توانایی برداشتن نخستین گامها، یعنی آشنایی مخاطبان با شما و برندتان را به خوبی داشته باشد. برای دریافتن این امر، به این پرسشها دقت کنید و درصدد یافتن پاسخشان برآیید:
- آیا محتوای شما در موتورهای جستجو از جایگاهی برتر برخوردار شده است؟ (بررسی کنید و ببینید که آیا محتواهایتان، یک به یک، به نسبت قبل در موتورهای جستجو از جایگاهی بهتر برخوردار شده اند یا نه. بدیهی است که اگر نزول کرده باشند استراتژی بازاریابی محتوای شما به تغییر و یا لااقل اصلاح نیاز خواهد داشت.)
- جه مقدار از ترافیک شما را بازدید اولیها تشکیل میدهند؟ (این مورد یک شاخص کلیدی برای آن است که ببینید آیا استراتژی بازاریابی محتوایتان به خوبی کار می کند یا نه. یک استراتژی بازاریابی محتوا بایستی بتواند افراد مختلف را از منابع مختلف به سوی سایت بکشاند. بنابراین اگر استراتژی بازاریابی محتوای شما صحیح باشد بایستی در این قسمت به نسبت قبل رشد خوبی را شاهد باشید.)
- آیا فاکتورهای شبکههای اجتماعیتان رشد داشتهاند؟ (تعداد لایکها، به اشتراک گذاریها و همچنین فالوورهایتان را بسنجید و ببینید آیا به نسبت قبل رشد داشتهاند؟ اگر پاسخ منفی بود بایستی درصدد تغییر و یا اصلاح استراتژی بازاریابی محتوا برآیید.)
موردی دیگر که میتواند برای ارزیابی استراتژی بازاریابی محتوا به کار آید بررسی این نکته است که آیا محتواهای شما، که در اصل بایستی ترغیبکنندهی مخاطب برای خرید از شما باشند، توانستهاند نقش خود را در سفر مشتری به خوبی ایفا کنند؟
برای بررسی این امر، به پرسشهای زیر دقت کنید:
- آیا بازدید کلیت صفحات وبسایت شما افزایش داشته است؟ (با بررسی این امر خواهید فهمید که آیا مخاطب پس از مطالعهی یک مطلب خاص برای آگاهی بیشتر درصدد مطالعهی سایر مطالب نیز برآمده یا خیر.)
- آیا Bounce Rate یا نرخ پرش، کاهش پیدا کرده و زمان حضور در سایت افزایش یافته است؟
از این مرحله که بگذریم، به مرحلهی اصلی میرسیم. هدف اصلی از بازاریابی محتوا تبدیل مخاطب به مشتری یا تبدیل مشتی بالقوه به مشتری بالفعل است. برای ارزیابی استراتژی بازاریابی محتوا بایستی این مهم را نیز مورد سنجش قرار دهید.
سخن آخر
میبینید که محتوا چگونه میتواند در تک تک مراحل تبدیل مشتری بالقوه و به بالفعل مؤثر باشد. بنابراین با به کار گیری یک استراتژی بازاریابی محتوای مناسب میتوانید این مهم را به خوبی انجام داده و موجب شوید که بر تعداد مشتریان فعلیتان بسی افزوده شود.
این نکته را به خاطر داشته باشید که از هر نوع محتوا و یا به عبارت بهتر از هر نوع استراتژی بازاریابی محتوایی که استفاده میکنید نباید این امر در ذهنتان کمرنگ شود که محتوای شما بایستی در وهلهی اول به گونهای باشد که مخاطب با مطالعهی آن دریابد که محصولات شما چارهی رفع مشکل او هستند. این محتوا نباید ساده و صریح و روراست این امر را به مخاطب القا کند بلکه باید بسیار مستدل و البته زیرکانه باشد تا مخاطب احساس نکند که محتوا در حال ترغیب او برای خرید محصول است.