همه آن‌چه که باید در مورد دیجیتال مارکتینگ بدانید!

با توجه به رشد تکنولوژی و به تبع آن اینترنت و نفوذ آن‌ها حتی به کوچک‌ترین صحنه‌های زندگی آدمی، دیجیتال مارکتینگ یا همان بازاریابی دیجیتال نیز روز به روز در حال گسترده شدن است و هر روز بیش از روز پیشین مورد استفاده قرار می‌گیرد. به همین سبب، در این نوشتار می‌خواهم به کلیتِ دیجیتال مارکتینگ بپردازم و سعی کنم هر آن‌چه که به آن مربوط است را مورد بحث قرار دهم. با من همراه باشید.

[one-third-first]

بیلبورد های شهر تهران | آژانس تبلیغاتی آیینه تهران

لیست بیلبوردهای شهر تهران

[/one-third-first]

[one-third]

بیلبورد های شهر لواسانات| آژانس تبلیغاتی آیینه تهران

لیست بیلبوردهای لواسان

[/one-third]

[one-third]

بیلبورد شمشک | آژانس تبلیغاتی آیینه تهران

لیست بیلبوردهای شمشک

[/one-third]

پیشینه‌ی دیجیتال مارکتینگ

انقلاب دیجیتال جهان، به نوعی جرقه‌اش در تابستان سال ۱۹۸۱ زده شد، آن هنگام که  IBM نخستین کامپیوتر شخصی جهان را تولید کرد. این کامپیوتر از ۵۰ کیلوبایت رم برخوردار بود و توانایی پردازش متن، اجرای بازی و اتصال به تلویزیون را داشت. کسب و کارهای بزرگِ آن زمان، پتانسیل بالایی در این کامپیوتر دیدند و به همین سبب درصدد برآمدند که از آن برای کارهای متفاوتی استفاده کنند و در واقع می‌توان گفت از همان زمان بود که فکر استفاده از لوازم دیجیتال برای رسیدگی به مشتریان به ذهن سازمان‌ها و شرکت‌ها و کسب و کارها خطور کرد.

اولین شرکتی که قصدِ استفاده از دیجیتال برای رسیدگی به مشتری را کرد شرکت “Act!” بود و این کار را با ایجاد یک پلتفرم اتوماسیون تجاری انجام داد. اما با این حال و با وجودی که Act! اولین شرکتی بود که از یک پلتفرم اتوماسیون تجاری استفاده کرد، دانشگاه ایلینوی نیز اولین موردی بود که با همکاری برخی شرکت‌ها یک مرورگر گرافیکی در سال ۱۹۹۳ ایجاد نمود.

 این مرورگر که  Mosaic نام داشت، جرقه‌ی اصلی استفاده از اینترنت بود و به نوعی می‌توان گفت که پس از آن بود که استفاده از اینترنت به مثابه‌ی امری فراگیر آغاز شد. مدتی کوتاه پس از آن مایکروسافت با عرضه‌ی Internet Explorer و ورودش به صحنه اوضاع را بهبود بخشید و به زودی اوضاع به گونه‌ای شد که هر شهروندی به یک فرد آنلاین تبدیل شد و فعالیت‌اش در اینترنت را آغاز کرد. مدت زمانی کوتاه پس از این ماجرا هر کسب و کاری مشتاق بود که از اینترنت استفاده کند و چنین نیز شد و ماجرا به گونه‌ای پیش رفت که شاهد استفاده‌ی هر کسب و کار از اینترنت برای ارائه‌ی محصولات و خدمات‌اش شدیم!

حال با این مقدمه، نوبت به آن رسیده است که ببینیم اصلاً دیجیتال مارکیتینگ چیست و دلالت بر چه چیزهایی دارد؟

تعریف دیجیتال مارکتینگ

به طور ساده، دیجیتال مارکتینگ به معنای ترویج و تبلیغ خدمات و محصولات از طریق کانال‌های آنلاین و یا دیجیتال است. در حال حاضر، اینترنت محبوب‌ترین و البته مورد استفاده‌ترین بستر برای بازاریابی دیجیتال است، اما تمامیتِ بازاریابی دیجیتال بر استفاده از اینترنت متکی نیست. تبلیغ از طریق سایر لوازم دیجیتال از جمله اپلیکیشن‌های موبایل، پیامک، بیلبوردهای الکترونیکی، تلویزیون‌های دیجیتال، کانال‌های رادیویی و موارد این قبیل نیز در زمره‌ی دیجیتال مارکتینگ قرار می‌گیرد.

برخلاف بازاریابی سنتی، در دیجیتال مارکتینگ یک سازمان با استفاده از کانال‌های آنلاین و دیجیتال و آزمایش انواع روش‌های بازاریابی جهت آنالیز کمپین‌های بازاریابی، درصدد آن است دریابد که کدام یک از متدهای بازاریابی دیجیتال می‌توانند مؤثرتر از سایرین باشند و همچنین چه چیزی نیاز به بهبود و یا حتی تغییر دارد.

در همین راستا، بازاریابان دیجیتال بر فعالیت‌های آنلاین از جمله تغییرات فروش، اهداف، کدام محتوا کار می‌کند و کدام محتوا نه، چه چیزی بیش از همه بازدید داشته و … نظارت دارند.

با توجه به آن که امروزه به سبب رشد تکنولوژی و اینترنت، زندگی مصرف کنندگان حول کانال‌های دیجیتال در حال گذر است، بازاریابی دیجیتال تمرکز دارد بر ارائه‌ی محتوا و تبلیغات مناسب به مصرف کنندگان در زمان مناسب.

اهمیت دیجیتال مارکتینگ در این است که در حال حاضر با وجود آن که صنعت چاپ بسیار قوی است اما تمرکز و توجه مردم بیشتر روی مواردی هم‌چون نتفلیکس است! یعنی شما می‌توانید به واسطه‌ی صرفاً یک مسیج در راستای دیجیتال مارکتینگ توجه مردم را از بیلبوردهای تبلیغاتی و یا حتی تبلیغات اتوبوس به گوشی‌های‌شان معطوف کنید. در واقع در حال حاضر، اکثر کارهایی که مردم پیش‌تر با وسیله‌های گوناگون انجام می‌دادند را با گوشی‌های‌شان انجام می‌دهند. Streaming Music جای کانال‌های رادیو را گرفته و بسیاری از کارها از جمله اسکن بارکد، پرداخت قبوض و حتی پیدا کردن ارزان‌ترین محصولات نیز از طریق اسمارت‌فون‌ها صورت می‌پذیرند.

با توجه به آن‌چه که گفته شد، شما به مثابه‌ی یک کسب و کار کوچک یا بزرگ، باید تمرکزتان را بر روی این لوازم دیجیتال و خصوصاً گوشی‌های موبایل معطوف کنید و از طریق آن‌ها به تبلیغ محصولات و یا خدمات‌تان بپردازید.

برای محسوس کردن بحث، می‌توان گفت که در حال حاضر سه نوع رسانه وجود دارد: رسانه‌های پرداختی، رسانه‌های مالکیتی و رسانه‌های به دست آوردنی.

برای رسانه‌های پرداختی می‌توان مثال Google Adwords و یا تبلیغات فیس‌بوک را زد. بهترین مثال برای رسانه‌های مالکیتی وب‌سایت‌تان است، وب‌سایتی که البته از خوانندگان فعال خود برخوردار است، یا حتی مشتریانی که برای آن‌ها ایمیل ارسال می‌کنید، و سرانجام یک مثال برای رسانه‌های به دست آوردنی حساب‌های‌تان در شبکه‌های اجتماعی است.

حال که توضیحی در باب چیستی دیجیتال مارکتینگ داده شد، نوبت به آن رسیده که به معرفی برخی اصطلاحات مربوط به دیجیتال مارکتینگ بپردازم. برای معرفی انواع روش‌های دیجیتال مارکیتنگ عجله نکنید، به آن نیز خواهیم رسید.

آن‌چه که باید در مورد دیجیتال مارکتینگ بدانید | شرکت تبلیغاتی آیینه تهران ویژن
آن‌چه که باید در مورد دیجیتال مارکتینگ بدانید | شرکت تبلیغاتی آیینه تهران ویژن

تعریف دیجیتال مارکتینگ از زبان ۴ بازاریاب مطرح دنیا

تامی کانیزارو ( مشاور بازاریابی در IBM)

دیجیتال مارکتینگ در واقع بازاریابی است و همه ما بازاریابان دیجیتال هستیم. هر تاکتیکی در بازاریابی در دنیای امروزه باید دارای عنصر دیجیتال هم باشد.

 

کوین ام گرین ( مدیر اجرایی و بازاریابی در DELL)

یک پاسخ ساده این است که دیجیتال مارکتینگ به ابزارهای الکترونیکی (کامپیوتر، تبلت، تلفن و …) برای ارائه تجربه‌ای خاص به مخاطبان کمک می‌کند. دیجیتال مارکتینگ در ظاهر بسیار ساده به نظر می‌رسد، اما بسیار پیچیده است. در واقعیت، دیجیتال مارکتینگ در زمان تعامل با یک مخاطب مستعد همانند نوک یک سرنیزه است. دیجیتال مارکتینگ کانال ارسال پیام نیست اما به نوعی تجربه‌ای را با زندگی ترکیب می‌کند. دیجیتال در حال حاضر اولین نقطه تماس مشتری با یک مجموعه هست. در این کانال مشتری کنترل بسیار زیادی برای دیدن و شنیدن آنچه پیش رویش است دارد.

 

سیمون هسلتین (مدیر ارشد در AOL)

برای من دیجیتال مارکتینگ استفاده از رسانه‌های دیجیتال و ابزارهای پولی و رایگان به‌منظور تحت تاثیر قرار دادن کاربران است. نکته اصلی در بازاریابی دیجیتال موثر استفاده از یک پلت فرم/ تکنولوژی/ تاکتیک درست برای رسیدن به مخاطبی است که محصول شما را خریداری می‌کند، مقاله شما را می‌خواند یا در تعامل با محتوای شما قرار می‌گیرد.

 

بکی اورت ( استراتژیست بازاریابی محتوا در دانشگاه کاپلا)

هر زمانی که از ابزارهای دیجیتالی برای ارائه محتوای خود به افراد استفاده کنید، شما از دیجیتال مارکتینگ استفاده کرده‌اید.

 

اصطلاحات رایج در دیجیتال مارکتینگ

اصطلاحات بسیاری در دیجیتال مارکتینگ مورد استفاده قرار می‌گیرند، اما من سعی می‌کنم صرفاً به برخی از رایج‌ترینِ آن‌ها بپردازیم.

  • Call To Action: این اصطلاح از جمله رایج‌ترین و مورد استفاده‌ترین اصطلاحات در دیجیتال مارکتینگ است و دلالت دارد بر روشی برای تحریک مخاطب جهت واکنش نشان دادن و در واقع انجام یک کار. به عنوان مثال، تقاضا از کاربر برای عضویت در وبلاگ جهت دریافت ایمیل یک نوع Call To Action محسوب می‌شود. عموماً عبارتی که به مثابه‌ی Call To Action در نظر گرفته می‌شود، یک عبارت نسبتاً دستوری است، مانند: «همین حالا در کانال تلگرام ما عضو شوید»، یا «برای دریافت ایمیل کلیک کنید» و … .
  • Bounce Rate یا نرخ پرش: نرخ پرش یا بانس ریت دلالت دارد بر تعداد کسانی که به وب‌سایت شما وارد می‌شوند و یک مقاله را می‌خوانند اما برای مطالعه‌ی سایر مقالات هیچ اقدامی نمی‌کنند، یعنی مثلا بر روی هیچ کدام از لینک‌های شما کلیک نمی‌کنند و بلافاصله سایت را ترک می‌نمایند. در واقع میزان دقیق بانس ریت درصد این بازدیدکنندگان نسبت به کلِ بازدیدکنندگان است. پس هر اندازه بانس ریتِ یک سایت کمتر باشد بهتر است.
  • CTR یا نرخ کلیک: این اصطلاح نیز دلالت دارد بر میزان کلیک‌هایی که بر روی تبلیغات شما و یا لینک‌های شما در موتور جستجو می‌شود. به عنوان مثال، اگر ببینید که نرخ کلیک برای تبلیغ A در فیس‌بوک بیش‌تر از تبلیغ B است درمی‌یابید که تبلیغ B احتمالاً یک یا چند ایراد دارد و لذا درصدد رفع ایراد یا ایرادهای‌اش برمی‌آیید. اما برای معرفی میزان دقیقِ CTR به توضیح اصطلاحی دیگر نیاز است که از آن با نام Impression یاد می‌کنند. این اصطلاح به معنای تعداد بازدیدهای لینک شما توسط کاربران است. محاسبه‌ی دقیق CTR بدین صورت است که بایستی میزان کلیک‌ها بر میزان Impression تقسیم شده و ضرب‌در ۱۰۰ شود. مثلاً تبلیغ شما در فیسبوک ۱۰۰۰ بازدید داشته و ۵۰ نفر روی آن کلیک کرده‌اند. CTR برابر خواهد بود با ۰٫۰۵ ضرب‌در ۱۰۰ که می‌شود ۵ درصد.
  • Frequency: این اصطلاح نزدیکی و ارتباط زیادی با Impression دارد و دلالت دارد بر تعداد بازدید یک کاربر از یک تبلیغ در یک بازه‌ی زمانی. فرض کنید که تبلیغ شما از Impression 15 برخوردار است و Frequency آن برابر است با ۳٫ این به معنای آن است که ۵ نفر صرفاً تبلیغ شما را دیده‌اند و از آن‌جا که هر یک از آن‌ها ۳ بار تبلیغ شما را دیده،Impression برابر شده با ۱۵٫
  • Conversion Rate یا نرخ تبدیل: نرخ تبدیل دلالت دارد بر درصد کاربران در گوگل آنالیتیک Google Analytics که در واقع هر یک از Goals شما را به پایان رسانده‌اند.
  • Landing Page یا صفحه فرود: وقتی یک کاربر بر روی لینک تبلیغ شما کلیک می‌کند، مهم است که آن صفحه مستقیماً ارتباط با محصول یا خدمت‌تان داشته باشد. در واقع آن صفحه که کاربر با کلیک بر روی تبلیغ شما به آن وارد می‌شود صفحه‌ی فرود نامیده می‌شود و به نوعی اولین تصویر از برند شما را در ذهن کاربر شکل می‌دهد.

اصطلاحات دیگر در ادامه‌ی این متن، به صورت مستقیم و غیر مستقیم معرفی خواهند شد. حال نوبت آن است که به عناصر و اجزای اصلی دیجیتال مارکتینگ بپردازم .

عناصر اصلی دیجیتال مارکتینگ

همان‌گونه که دنیای دیجیتال مارکتینگ روز به روز در حال گسترده شدن است، بازاریابان دیجیتال نیز می‌توانند به تعداد بسیاری از گزینه‌ها جهت بازاریابی دسترسی داشته باشند. به همین سبب با ورود به دنیای دیجیتال مارکتینگ و با مواجه شدن با گزینه‌های متعدد، بر بازاریاب لازم است که پس از تحقیق و آنالیز از بهترین و سودآورترین گزینه‌ها برای تبلیغ محصولات و یا خدمات کسب و کار استفاده کند. برخی از این گزینه‌های عبارت اند از: SEO، بازاریابی موتورهای جستجو، بازاریابی رسانه های اجتماعی، بازاریابی ویدئویی یا ویدئو مارکتینگ  و … .

در واقع هنر یک بازاریاب دیجیتال در این است که با در نظر گرفتن شرایط محصولات و خدمات، رقبا، شرایط مشتریان بالقوه و موارد از این قبیل تشخیص دهد که کدامین عناصر بازاریابی دیجیتال می‌توانند مفیدتر و سودآورتر باشند. در پایان متن، باری دیگر به این عناصر دیجیتال مارکتینگ باز خواهم گشت.

استراتژی‌های رایج در دیجیتال مارکتینگ

صرف استفاده از اینترنت برای تبلیغ محصولات و یا خدمات نمی‌تواند بازده خوبی داشته باشد، بلکه با توجه به حضور سرسخت رقبا در دیجیتال مارکتینگ بایستی از یک یا چند استراتژی مؤثر برای حضورِ پر رنگ در دنیای دیجیتال برخوردار باشید؛ آن زمان است که امیدی برای دست‌یابی به موفقیت خواهید داشت. برای انتخاب یک استراتژی موفق در بازاریابی دیجیتال باید برخی پرسش‌ها را از خود بپرسید. از جمله:

  • مخاطبان محصولات و یا خدمات شرکت ما چه کسانی هستند؟
  • چه کانال‌های دیجیتالی می‌توانند با توجه به این مخاطبان مفید و سودآور باشند؟
  • با توجه به اهدافی که در سر دارم، چگونه می‌توانم از دنیای دیجیتال استفاده کنم؟
  • چگونه به بهترین شکل می‌توانم مخاطبان‌ام را از مشتری بالقوه به مشتری بالفعل تبدیل کنم؟
  • و …

با توجه به این پرسش‌ها و پرسش‌های شبیه آن‌ها ست که بایستی درصدد برآیید و استراتژی‌های‌تان را برای استفاده‌ی بهتر از بازاریابی دیجیتال بنیان نهید. نکته‌ای که در این راستا باید در ذهن داشته باشید این است که هیچ راه‌حل یگانه و منحصر به فردی وجود ندارد که بتواند تمامی استراتژی‌های شما را در بر گیرد.

به هر صورت، در ادامه به معرفی برخی از استراتژی‌ها در دیجیتال مارکتینگ و نحوه‌ی ایجاد آن‌ها خواهم پرداخت.

 الف) استراتژی کسب و کار (چگونه یک استراتژی کسب و کار ایجاد کنید؟)

استراتژی کسب و کار (Business Strategy) زمانی می‌تواند مؤثر باشد که شما در ابتدای کارتان یک درک و فهم تمام و کمال از کسب و کارتان داشته باشید. این نه تنها به معنای آن است که درکی بالا از کسب و کارتان دارید و به همین سبب توانایی آن را دارید که مسیری را انتخاب کنید که فکر می‌کنید بهترین مسیر برای پیشبرد اهداف‌تان است، بلکه این معنی را نیز دارد که اگر در مسیرِ انتخابی‌تان به یک مانع برخوردید باز هم توانایی آن را داشته باشید که یا مانع را از سر راه خود بردارید و یا آن که در همان لحظه یک مسیر دیگر جهت رسیدن به اهداف‌تان برگزینید.

فارغ از این موارد، برای طرح یک استراتژی کسب و کار موفق، باید مواردی از قبیل بیانیه‌ی مأموریت‌تان، اهداف‌تان، قاعده‌ی ارزش‌تان و هم‌چنین گام‌هایی که شما را به جلو می‌برند را تعیین کنید. افزون بر این باید این پرسش‌ها را از خود بپرسید که:

  • آیا کسب و کار شما دیجیتال است؟
  • آیا در حال استفاده از یک ساختار مناسب هستید؟
  • چه مقدار زمان برای عملی کردن نقشه‌های‌تان لازم دارید و آیا به این میزان زمان دسترسی دارید؟

پرسش‌هایی از این قبیل پیش از ایجاد استراتژی کسب و کار می‌توانند مفید باشند و در ایجاد یک استراتژی کسب و کار موفق به کارتان بیایند. اما سوای این موارد در نظر داشته باشید که با گذشت زمان و کسب تجربه‌ی بیشتر در ارتباط با استراتژی‌تان، هر زمان که بخواهید می‌توانید آن را بهبود بخشید و در واقع نواقص‌اش را برطرف نمایید.

گفته شد که یکی از مواردی که برای طراحی استراتژی باید در نظر داشته باشید بیانیه‌ی مأموریت است. این امر در نگاه اول ممکن است غیر ضروری به نظر برسد، اما در واقع داشتنِ یک جمله یا پاراگراف به مثابه‌ی بیانیه‌ی مأموریت می‌تواند به نوعی نقش لنگر را برای استراتژی شما داشته باشد. این جمله یا پاراگراف خلاصه‌ای ست از چیزی که شما در حال تلاش برای رسیدن به آن هستید، در واقع معرفی هدفی ست که استراتژی شما می‌خواهد دست‌آخر به آن برسد.

پس از ایجاد بیانیه‌ی مأموریت، قدم بعدی معرفی حداقل ۳ هدف است. این اهداف در واقع قطعاتی ضروری هستند که به شما برای پوشش دهی به اهداف کوچک‌تان کمک کرده و همچنین شما را در داشتن یک استراتژی کسب و کار موفق و ساخت و نگهداری یک هویت برندِ مثبت یاری می‌دهند. به عنوان مثال، یکی از اهداف شما می‌تواند فروش محصولات دارویی باشد. در این راه، از جمله مواردی که برای ایجاد یک هویت برند مثبت می‌تواند به کارتان بیاید کسب اعتبار از مشتریان و بیمارستان‌ها ست.

در همین راستا، قدم بعدی‌ای که باید بردارید توجه به پرسش‌های زیر است:

  • چه مواردی و چرا شما را از سایر رقبا متمایز می‌کنند؟
  • چه موردی موجب می‌شود برند شما یگانه و منحصر به فرد باشد؟
  • و …

پاسخ یکی از این پرسش‌ها را می‌توانید به منزله‌ی قاعده‌ی ارزش در نظر داشته باشید.

چهارمین موردی که در بالا به عنوان موارد مهم در ایجاد یک استراتژی کسب و کار به ان اشاره شد، «گام‌هایی که شما را رو به جلو می‌برند» بود. توجه به این امر موجب می‌شود که بدون نیاز به پرداختن به امور اضافه و در واقع به طور سریع و خلاصه بتوانید رو به جلو حرکت کنید.

با انجام دادن این موارد و در نهایت ایجاد یک استراتژی کسب و کار، گام بزرگی در استفاده‌ی بهینه از دیجیتال مارکتینگ برخواهید داشت و نتیجه و یا نتایج بهتری از تلاش‌های‌تان در بازاریابی دیجیتال کسب خواهید کرد.

 ب) استراتژی برند (چگونه می‌توانید یک استراتژی برند ایجاد کنید؟)

با ایجاد استراتژی برند می‌توانید به این مهم دست پیدا کنید که چه کسانی مشتریان‌تان هستند و در چه مکانی می‌توانید به آن‌ها دسترسی داشته باشید؟ این امر زمانی می‌تواند مهم‌تر جلوه دهد که در نظر داشته باشید که مخاطبان درست می‌توانند بازگشت سرمایه‌ی (ROI) خوبی به همراه داشته باشند و مخاطبان نادرست صرفاً موجب اتلاف زمان و انرژی و هزینه می‌گردند.

اما آن هنگام که مخاطبان هدف‌تان را پیدا کردید باید به دنبال پاسخ این دو پرسش باشید که  اولاً کدام مورد آن‌ها را برای انجام کارهایی که به اهداف‌تان مربوط است برمی‌انگیزاند و ثانیاً در دیجیتال مارکتینگ از طریق چه کانال یا کانال‌هایی می‌توانید با آن‌ها در تماس باشید؟

به خاطر داشته باشید که کسانی که به صورت حضوری از فروشگاه‌ها خرید می‌کنند همانند کسانی هستند که به صورت آنلاین خرید می‌کنند. تنها تفاوت آن‌ها در این است که اکثریت قدرت به مصرف کنندگان و خریداران دیجیتال داده می‌شود. این نکته را نیز به خاطر داشته باشید که هدف مخاطب دیجیتال روشن‌تر و واضح‌تر از مخاطبی است که به صورت حضوری خرید می‌کند، و همچنین هدف او، یعنی مخاطب دیجیتال، از طریق پی بردن به چیستیِ جستجوهای‌اش در موتورهای جستجو قابل تشخیص است. مخاطب دیجیتال شما به دنبال یک موقعیت مناسب است و بر شما لازم است که از طریق یک دیجیتال مارکتینگ مؤثر این مخاطب را به خود جذب کرده و به یک مشتری بالفعل تبدیل‌اش کنید.

از بحث دور نشویم. برای ایجاد یک استراتژی برند، در وهله‌ی اول، بسته به این که کسب و کارتان چیست یا در واقع در چه زمینه‌ای فعالیت دارید، باید مخاطبین‌تان را در چند دسته تقسیم کنید. تعداد دسته‌ها و تعداد افراد هر دسته نیز می‌تواند برای هر یک از کسب و کارها متفاوت باشد.

به عنوان مثال، فرضاً شما در حال راه اندازی یک فروشگاه آنلاین لوازم ورزشی هستید. یکی از دسته‌های انتخابی شما می‌تواند زنان ۲۴ تا ۳۵ سالی باشد که به دنبال تناسب اندام هستند. پس از دسته بندی مخاطبین، نوبت آن رسیده که از خود بپرسید هدف هر یک از آن‌ها چیست؟ مثلاً در مثالی که زدم، هدف این دسته رسیدن به بهترین وجه از تناسب اندام است و طبعیتاً هر یک از آن‌ها خواهان آن اند که به این «بهترین وجه از تناسب اندام» در سریع‌ترین زمان ممکن دست یابند.

تا اینجای کار، اولاً مخاطبین‌تان را تشخیص داده‌اید، ثانیاً دسته بندی‌شان کرده‌اید و ثالثاً تعیین کرده اید که عمده‌ی هدف آن‌ها چیست و به عبارت بهتر دقیقاً به دنبال چیستند؟ حال نوبت آن است که مشخص کنید که هر یک از دسته‌ها و در واقع از هر یک از مخاطبین‌تان از کدام رسانه یا رسانه‌ها بیشتر استفاده می کنند؟ این رسانه ممکن است یکی از شبکه‌های اجتماعی باشد، ممکن است یک وب‌سایت یا وبلاگ خاص باشد و یا ممکن است کلِ موتور جستجو را در بر گیرد.

پس از تعیین امر نیز، نوبت به آن می‌رسد که هدف اصلی‌تان از دسته بندی کردن مخاطبین را عملی کنید. در این راستا، برای هر یک از دسته‌ها بایستی ۲ مورد را مد نظر داشته باشید. یکی از این ۲ مورد این است که تعیین کنید که هدف کسب و کار شما در ارتباط با هر یک از این دسته‌ها چیست و مورد دیگر آن که ارزش مشترک این دسته در چیست؟

 به عنوان مثال، در همان مثالی که در بالا در مورد زنان بین ۲۴ تا ۳۵ سال زده شد، و گفته شد که هدف اصلی‌شان رسیدن به بهترین وجه از تناسب اندام در سریع‌ترین زمان ممکن است، هدف اصلی کسب و کار شما در ارتباط با این دسته باید تولید کفش‌های ورزشی مناسب و یا هر ابزاری که در راستای رسیدن به تناسب اندام مفید است باشد.

ج)  استراتژی دیجیتال مارکتینگ (چگونه یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ ایجاد کنید؟)

استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما در واقع ترکیبی از تمامی برنامه‌ها و نقشه‌های فردی است. هر یک از این پلن‌ها می‌توانند در راستای اهداف کلی شما باشند، به طور عام، و به طور خاص در راستای رسیدن به هدف کسب و کار شما در ارتباط با هر یک از دسته‌هایی که در بالا ذکرشان رفت. به عنوان مثال، در همان مثال قبلی برای خانم‌های ۲۴ تا ۳۵ ساله، هدف شما فروش کفش‌ها و در کل محصولاتی بود که در راستای دست‌یابی هر یک از این خانم‌ها به بهترین وجه از تناسب اندام به کارشان می‌آید. کاری که شما در راستای ایجاد استراتژی دیجیتال مارکتینگ بایستی انجام دهید انتخاب یک کانال عالی برای ارتباط برقرار کردن با این دسته است.

البته ممکن است از تمامی کانال‌های موجود مطلع نباشید، اما دلیلی برای نگرانی وجود ندارد. حدس بزنید، امتحان کنید و به همین ترتیب به پیش بروید. به عنوان مثال، برای همین دسته‌ی خاص ممکن است هر یک از کانال‌های اینستاگرام، فیس‌بوک، توییتر و پینترست مفید باشند.

پس از تشخیص یک یا چند کانال برای برقراری ارتباط با مخاطبین در هر دسته، بایستی تعیین کنید که چه کارهایی را قرار است در هر یک از کانال‌ها انجام دهید؟! این امر به خاطر آن است که هر یک از کانال‌های دیجیتال به قول معروف رسم و آیین خود را دارند و برای دست‌یابی به موفقیت در هر یک از آن‌ها باید بر اساس همان رسم و آیین آن‌ها رفتار کرد!

در این راستا سعی کنید انعطاف پذیر باشید و این نکته را نیز در ذهن داشته باشید که هر اندازه اطلاعات شما از مخاطبین‌تان بیش‎تر شود، بیش‌تر به آن‌ها نزدیک خواهید شد.

استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما در واقع آخرین قطعه از پازلی است که تا کنون انجام داده‌اید. در واقع تلاش‌های قبلی‌تان خودشان را در این مرحله نشان خواهند داد. به یاد داشته باشید که این استراتژی، حتی اگر با موفقیت یا با شکست همراه باشد، دائمی نیست و راه برای تجدیدنظر در آن و یا اصلاح و بهبودش باز است.

آن‌چه که باید در مورد دیجیتال مارکتینگ بدانید | شرکت تبلیغاتی آیینه تهران ویژن
آن‌چه که باید در مورد دیجیتال مارکتینگ بدانید | شرکت تبلیغاتی آیینه تهران ویژن

با یک وب‌سایت آغاز کنید

از اساسی‌ترین کارهایی که در راستای دیجیتال مارکتینگ باید انجام دهید، طراحی و ایجاد یک وب‌سایت برای کسب و کارتان است. در واقع وب‌سایت منبعی عالی برای ارائه‌ی اطلاعات و ابزاری مناسب جهت فروش محصولات و یا خدمات‌تان است. از طریق وب‌سایت است که می‌توانید اطلاعات‌ در باب نام تجاری‌تان، محصولات‌تان، خدمات‌تان و موارد این قبیل را به کاربران به بهترین شکل ممکن منتقل کنید. به خاطر داشته باشید که برخی از روش‌های بازاریابی دیجیتال، که در ادامه به آن‌ها خواهم پرداخت، از جمله تبلیغ در شبکه‌های اجتماعی، استفاده از گوگل ادوردز و موارد از این قبیل، عمده‌ی هدف‌شان سوق دادن کاربران به وب‌سایت‌تان است، یعنی به نوعی این وب‌سایت‌تان است که مقصد برخی از روش‌های بازاریابی دیجیتال می‌باشد.

این‌ها را گفتم که به اینجا برسم که یکی از مهم‌ترین دارایی‌های شما در دیجیتال مارکتینگ بازدید کننده‌های وب‌سایت‌تان هستند. از هر طریقی که تعداد آن‌ها را افزایش دهید، سود برده‌اید. هر یک از آن‌ها در وهله‌ی اول یک مشتری بالقوه است و اگر فرآیندهای بازاریابی را به خوبی انجام دهید می‌توانید بخش عمده‌ای از آن‌ها را به مشتری بالفعل تبدیل کنید.

اما خب وب‌سایت داشتن و بازدید کننده جذب کردن زحمت دارد و نیاز است که برای آن از بسیاری اصول پیروی کرد. پایه‌ای‌ترین اصلی که در این راستا می‌توان به آن اشاره داشت، «فعال بودن» است. وب‌سایت شما باید در وهله‌ی اول فعال باشد و بتواند هر روز اطلاعات جدید به مخاطبین و بازدید کنندگان خود ارائه دهد. این امر به سبب آن است که کاربران اینترنت، خصوصاً در دنیای امروز، به محض آن که ببینند یک وب‌سایت کم کار است کم‌تر به آن سر می‌زنند و به دلیل وجود گزینه‌های متعددِ دیگر، روی به سوی آن‌ها آورده و سعی می‌کنند اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق سایر وب‌سایت‌ها حاصل کنند.

اگر بخواهم به یکی دیگر از اصول مهم و البته پایه‌ای در این راستا اشاره کنم، آن «داشتنِ یک وب‌سایت ریسپانسیو» است. در حال حاضر بخشی بزرگی از کاربران اینترنت را کاربران گوشی‌های هوشمند تشکیل می‌دهند و این امر به معنای آن است که طراحی یک وب‌سایت سازگار با گوشی، یا همان ریسپانسیو [= واکنش گرا] از جمله اساسی‌ترین و پایه‌ای‌ترین کارهایی است که بایستی صورت گیرد. در صورتی عدم سازگاری ظاهر یک وب‌سایت با گوشی هوشمند، بخش عمده‌ای از کاربران از دست خواهند رفت و این برابر است با ضرری بزرگ.

موارد این قبیل بسیار اند و سعی من این است که در ادامه به تدریج به برخی از آن‌ها اشاره داشته باشم. اما در اینجا بد نیست به طور خلاصه به برخی پرسش‌های اساسی که باید در ابتدای کارتان در مورد وب‌سایت‌تان از خود بپرسید اشاره داشته باشم، پرسش‌هایی مانند پرسش‌های زیر:

  • آیا وب سایت با گوشی سازگار است؟
  • آیا انعکاس دهنده‌ی برند من است؟
  • آیا توانایی آن دارد که حداقلِ حداقل موجب افزایش آگاهی از برند شود؟
  • آیا در وب‌سایت من دسترسی به محصولات و خدمات به آسانی صورت می‌پذیرد؟
  • آیا وب‌سایت من توانایی رقابت با وب‌سایت‌های رقیب را دارد؟

پرسش چهارم، اهمیتی بسیار دارد. امروزه نظر بر آن است که هر وب‌سایت زیر ۱۰ ثانیه فرصت دارد که کاربر را در خود نگاه دارد، بنابراین اگر وب‌سایت‌تان نتواند در این زمان کاربر را در خود نگاه دارد او خیلی سریع سایت را ترک کرده و درصدد برطرف ساختنِ نیاز خود از طریق وب‌سایتی دیگر برمی‌آید. این امر به سبب آن است که کاربر پیش‌تر می‌داند که چه می‌خواهد و با آن نیت اقدام به جستجو در موتورهای جستجو می‌کند. اگر وب‌سایت شما نتواند در سریع‌ترین زمان ممکن توقعات و نیازهای او را برآورده سازد، او را از دست خواهید داد.

اینجاست که اهمیت دسترسی آسان به محصولات، خدمات و البته اطلاعات در وب‌سایت شما نمایان می‌شود. کاربری که به دنبال یک محصول خاص و یا یک مقاله‌ی خاص است، اگر نتواند آن را در وب‌سایت شما به سرعت پیدا کند، دلیلی برای ماندن در وب‌سایت نمی‌بیند و خیلی سریع از آن خارج می‌شود.

مطالب در مورد اهمیت وب‌سایت و هم‌چنین اصول صحیح برای داشتنِ یک وب‌سایت موفق در دیجیتال مارکتینگ بسیار اند و نمی‌توان به تمامی آن‌ها در این نوشتار پرداخت، اما می‌توان مهم‌ترین‌شان را در نظر داشت و اشاره‌ای نسبتاً مختصر به آن کرد. من سعی می‌کنم همین کار را انجام دهم و بنابراین علاوه بر آن چه که در بالا گفتم در ادامه به برخی مواردِ دیگر خواهم پرداخت.

اگر تا اینجای کار خسته شده‌اید، بد نیست که یک استراحت کوتاه داشته باشید تا باقیِ بحث را با یکدیگر از سر بگیریم.

اهمیت نام دامنه

نام دامنه در واقع همان آدرس وب‌سایت شما ست. مثلاً www.google.com نام دامنه‌ی وب‌سایت گوگل است، یا www.ayenehtehran.com نام دامنه‌ی وب‌سایت شرکت تبلیغاتی آیینه تهران ویژن. این نام دامنه به سبب آن که در شرایط مختلف نقل می‌شود و آنلاین و آفلاین، هم شما و هم کاربران‌تان، با آن سروکار دارید از اهمیتی بالا برخوردار است.

برای انتخاب یک نام دامنه‌ی مناسب، باید چند مورد را رعایت کنید. نخست آن که این نام دامنه باید مرتبط با فعالیت شما باشد، یعنی به نوعی مستقیم یا غیر مستقیم باید نشان دهنده‌ی زمینه‌ی وب‌سایت شما یا زمینه‌ی کسب و کار شما باشد. مثلاً نام دامنه‌ی mobile.ir مستقیماً نشان می‌دهد که در این وب‌سایت اطلاعات مربوط به گوشی موبایل را خواهید دید.

دوم آن که این نام باید تا حد امکان ساده و مختصر باشد تا بتواند به راحتی در ذهن بماند. به عنوان مثال، همان دامنه‌ی mobile.ir در عین آن که مستقیماً به زمینه‌ی سایت اشاره دارد بسیار ساده و مختصر است و به سادگی در ذهن باقی می‌ماند.

سوم آن که این نام دامنه باید از لحاظ سئو نیز ارزش داشته باشد. من در ادامه به سئو خواهم پرداخت، اما همین قدر برای اکنون کافی است که اگر مثلاً  مسئولان هتل Bora Bora بخواهند یک وب‌سایت برای هتل‌شان طراحی کنند، نباید صرفاً به آدرس BoraBoraHotels.com بسنده کنند، بلکه می‌توانند علاوه بر این آدرس، آدرسِ BBHotels.com را نیز خریداری کرده و کاری کنند که کاربران با وارد کردن آدرسِ دوم نیز به آدرس اول ریدایرکت شوند.

البته این امر نباید موجب این بدفهمی شود که اگر چنین است، پس می‌توان صدها نام دامنه خرید و همه‌ی آن‌ها را به یک نام دامنه ریدایرکت کرد. در واقع BBHotels.com هم نام کوتاهی ست برای این دامنه و هم آن که ممکن است توسط بسیاری از کاربران وارد شود و برای همین است که داشتنِ آن نیز ممکن است مفید باشد، همین و بس.

چهارم آن که در حال حاضر رایج‌ترین پسوندها، .net، .com، .org و .ir هستند، اما بد نیست بدانید که اکثر کاربران پس از وارد کردن آدرس سایت به طور ناخودآگاه پسوند .com را وارد می‌کنند. لذا بهتر است سعی کنید از این پسوند برای نام دامنه‌تان استفاده نمایید.

پنجم و دست آخر آن که سعی کنید از ارقام، سمبل‌ها و موارد غیر رایج در نام دامنه‌تان استفاده نکنید. حفظ کردن این موارد بسیار دشوار است (به خاطر داشته باشید که بهترین نام دامنه، نامی ست کوتاه، ساده و در نتیجه به یاد ماندنی).

سئو (یا همان بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو یا Search Engine Optimization)

دیجیتال مارکتینگ حتی اگر یک سود داشته باشد آن سود چیزی نیست جز توانایی نشانه رفتن مخاطبین خاص. این به آن خاطر است که در عمده‌ی موارد مخاطبین با جستجوی یک کلمه کلیدی وارد یک صفحه از وب‌سایت می‌شوند و به این ترتیب می‌توان گفت که هر یک از آن مخاطبین که کلمه‌ی کلیدی X را جستجو کرده و می‌کنند، مستقیماً کسانی هستند که به دنبال کلمه کلیدی X اند و لذا می‌توان گفت که دقیقاً مخاطبینی هستند که می‌توان محصولات و یا خدمات مرتبط با کلمه کلیدی X را به آن‌ها فروخت.

اما برای مانور دادن روی این کلمه کلیدی X و وارد کردن مخاطبینی که به دنبال کلمه کلیدی X اند به وب سایت، دو راه وجود دارد: یا استفاده از تبلیغات کلیکی گوگل و یا استفاده از سئو.

من در اینجا ابتدا در مورد سئو صحبت می کنم تا در ادامه اشاره‌ای هم به تبلیغات گوگل داشته باشم.

سئو راهی ست برای قرار دادن اصولیِ سایت در بهترین موقعیت‌ها در موتورهای جستجو. یعنی با رعایت اصول سئو، مطالب سایت در رتبه‌های اول موتورهای جستجو قرار خواهند گرفت. الگوریتم‌های موتورهای جستجو، خصوصاً گوگل، پیچیده‌اند و به همین دلیل بایستی اصول سئو در ارتباط با این الگوریتم‌ها رعایت شوند. خوشبختانه اصول مفیدِ بسیاری در ارتباط با سئو معرفی شده و می‌شوند، اما نمی‌توان تمامی آن‌ها را در مطلبی با این حجم فهرست کرد. ولی سعی می‌کنم در ادامه به مهم‌ترین اصول سئو در حال حاضر اشاره داشته باشم.

آن‌چه که باید در مورد دیجیتال مارکتینگ بدانید | شرکت تبلیغاتی آیینه تهران ویژن
آن‌چه که باید در مورد دیجیتال مارکتینگ بدانید | شرکت تبلیغاتی آیینه تهران ویژن

مهم‌ترین اصول سئو

۱- استفاده از کلمه کلیدی مناسب:

از اساسی‌ترین اصول سئو استفاده از کلمه کلیدی مناسب است. این کلمه کلیدی باید چند بار، البته نه کم و نه زیاد، بین ۰٫۰۵ درصد تا ۲٫۵ درصد در متن، تکرار شود. کلمه کلیدی انتخابی‌تان باید در زمره‌ی کلمات پر سرچ بوده و هم‌چنین مستقیماً با موضوع مطلب شما در ارتباط باشد.

نکته‌ای که گفتن‌اش خالی از لطف نیست این است که در سال ۲۰۱۸ بیشتر تأکید بر استفاده از کلمات کلیدی متوسط تا طولانی می‌شوند و نه کلمات کوتاه. به عنوان مثال، در حال حاضر استفاده از کلمه کلیدی «خواص لیمو برای کاهش وزن» بهتر از کلمه کلیدی «لیمو» است. دلیل این امر را نمی‌توان در اینجا توضیح داد، اما صرفاً برای اشاره باید گفته شود که این امر به سبب الگوریتم نسبتاً جدید گوگل با نام «الگوریتم رنک برین» است.

۲- استفاده از عنوان مناسب:

هر یک از مقالات شما باید عنوانی بسیار مناسب داشته باشند، زیرا در نمایش جستجوها در موتورهای جستجو اولین و بزرگ‌ترین موردی که از مطلب وب‌سایت شما برای کاربر نمایش داده می‌شود «عنوان» یا همان «تگ عنوان» است. این تگ عنوان، باید در وهله‌ی اول حاوی کلمات کلیدی و در وهله‌ی دوم «احساسی» باشد. منظور از «احساسی» این است که این عنوان باید به گونه‌ای باشد که بتواند بر روی کاربر تأثیر گذاشته و میل او را برای کلیک بر روی  لینک مطلب وب‌سایت شما افزایش دهد. مواردی که موجب افزایش «احساسی» بودن یک عنوان می‌شوند عبارت اند از:

  • استفاده از برخی کلمات قوی مانند «اثبات شده به روش علمی»، «ساده»، «آسان»، «قطعی»، «رایگان» و … .
  • استفاده از اعداد و ارقام
  • لحن صمیمانه

۳- استفاده از تگ متای مناسب:

به جز تگ عنوان، موردی دیگر که به هنگام نمایش وب‌سایت شما در موتورهای جستجو قابل مشاهده است، تگ متا می‌باشد. تگ متا توضیحی مختصر در مورد مطلب به کاربر می‌دهد و اگر به خوبی نوشته شده باشد می‌تواند در افزایش میل او برای کلیک بر روی مطلب مؤثر باشد. برای نوشتن یک تگ متای مناسب، باید اولاً حتماً از کلمه کلیدی در آن متن استفاده کنید، ثانیاً به مانند تگ عنوان این تگ را نیز احساسی بنویسید و از کلمات قوی در آن استفاده کنید، ثالثاً از آن‌جایی  که چند ماه است گوگل تعداد کارکترهای مجاز برای تگ متا را از ۱۶۰ به ۳۲۰ کارکتر افزایش داده، باید حتماً تا جایی که می‌توانیر نثرتان شیوا و صمیمی باشد تا بتوانید به بهترین نحو از این ۳۲۰ کارکتر استفاده نمایید.

۴- اطمینان از ریسپانسیو بودن وب‌سایت:

در بالا در مورد ریسپانسیو بودن وب‌سایت توضیح دادم. این مورد نیز از جمله اساسی‌ترین اصول سئو است، بنابراین حتماً بایستی از ریسپانسیو بودن وب‌سایت‌تان اطمینان حاصل کنید. با مراجعه به وب‌سایت https://search.google.com/test/mobile-friendly و وارد کردن آدرس وب‌سایت‌تان می‌توانید اطمینان حاصل کنید که آیا سایت شما با نمایش در گوشی و تبلت سازگار است یا نه؟

۵- استفاده‌ی درست از بک لینک:

لینکی که از سایتی دیگر به سایت شما داده شده باشد را بک لینک می‌گویند. در حال حاضر، اندکی از اهمیت بک لینک برای سئو کاسته شده، اما همچنان اهمیت آن کم نیست. در گذشته به هر نحوی از بک لینک استفاده می‌کردند، اما در حال حاضر، با توجه به برخی از سیاست‌های گوگل، برخی بک لینک‌ها «خوب» محسوب می‌شوند و برخی «بد». بک لینک خوب بک لینکی است که اولاً از مطلب و سایتی مرتبط با وب‌سایت شما گرفته شده باشد، ثانیاً در بدنه‌ی یک متن یا محتوا وجود داشته باشد و نه در قسمت‌های دیگر سایت مانند فوتر و …، ثالثاً از وب سایتی معتبر گرفته شده باشد و رابعاً از وب سایتی با آی پی کشور مشترک با وب سایت شما باشد.

۶- استفاده‌ی صحیح از هدینگ‌ها:

هر مقاله باید از چند زیر عنوان برخوردار باشد، هر یک از این زیر عنوان‌ها را می‌توان با هدینگ مشخص کرد. مثلاً در همین متن، زیر عنوان «پیشینه‌ی دیجیتال مارکتینگ» به وسیله‌ی هدینگ تعیین شده. گفته می‌شود که گوگل در مواجهه با یک متن، ابتدا هدینگ‌ها را بررسی کرده و پس از آن اقدام به بررسی محتوا می‌کند. نحوه‌ی استفاده‌ی صحیح از این هدینگ‌ها به این صورت است که عنوان یا همان تگ عنوان باید هدینگ ۱ باشد، زیر عنوان‌های اصلی هدینگ ۲ و زیر عنوان‌های این هدینگ‌های ۲ با استفاده از هدینگ ۳ انجام شوند.

مثلاً در همین متن، عنوان با هدینگ ۱ تعیین شده، زیر عنوان استراتژی‌های بازاریابی با هدینگ ۲ و زیر عنوانِ این زیر عنوان تحت عنوان استراتژی برند با هدینگ ۳٫

۷- داشتن محتوای مناسب:

محتوای خوب از جمله مهم‌ترین موارد برای سئو سایت است. این محتوا است که در درجه‌ی اول می‌تواند کاربر را به سوی سایت جذب کند. محتواهای‌تان بایستی حتماً اولاً به روز باشند، ثانیاً مفید باشند، یعنی بتوانند اطلاعات مورد نیاز در مورد کلمه کلیدی‌ای که کاربر با آن وارد سایت‌تان شده را تأمین کنند، ثالثاً روان و سلیس باشند و رابعاً جامع و کامل باشند.

۸- استفاده‌ی صحیح از لینک‌های داخلی:

بایستی بتوانید کاربران را مدت بیشتری در سایت‌تان نگاه دارید. برای این کار یکی از مفیدترین ابزارها استفاده‌ی صحیح از لینک‌های داخلی است. سعی کنید در هر محتوا یک یا چند لینک داخلی مفید قرار دهید، اما به خاطر داشته باشید که این لینک‌های داخلی باید از طرف مطالب کم‌اهمیت‌تر به مطالب با اهمیت‌تر باشند.

۹- استفاده از طراحی زیبا و جدید:

اگر طراحی وب‌سایت‌تان زیبا نباشد و نتواند با معیارهای جدید یک کاربر هماهنگ باشد، کاربر خیلی سریع سایت‌تان را ترک خواهد کرد. بنابراین حتماً سعی کنید از طراحی زیبا و جدید برای وب‌سایت‌تان استفاده کنید تا میل کاربر برای ماندن در سایت و مراجعه‌ی دوباره و چندباره افزایش یابد.

*****

اصول سئو بسیار اند و، همان‌طور که در بالا گفتم، نمی‌توان به تمامی آن‌ها در متنی کوتاه اشاره داشت، اما سعی کردم به برخی از مهم‌ترینِ آن‌ها اشاره داشته باشم.

اگر خاطرتان باشد، در بالا گفتم که برای قرار گرفتن در بهترین موقعیت‌های موتورهای جستجو یکی از راه‌ها سئو است و دیگری استفاده از تبلیغات گوگل. قول دادم که در ادامه به این مورد نیز بپردازم. اکنون نوبتِ ان رسیده که مختصری در مورد تبلیغات گوگل صحبت کنم.

تبلیغات گوگل (Google Adwords)

سئو اگر کلی فایده داشته باشد، یک نقطه ضعف دارد و آن دیر بازده بودن‌اش است. یعنی باید با رعایت اصول سئو مدت زمانی نسبتاً طولانی صبر کنید تا نتیجه ببینید. اما این ماجرا در گوگل ادوردز یا تبلیغات گوگل وجود ندارد. شما با پرداخت مبلغی به گوگل می‌توانید برای برخی از کلمات کلیدی مورد نظرتان سفارشی عمل کنید. مثلاً می‌توانید از گوگل درخواست کنید که برای کلمات کلیدی x، y و z وب‌سایت شما را بالای تمامی نتایج جستجو قرار دهد.

البته این امر، نیازمند طی فرآیندهایی است، که البته همه‌ی آن‌ها را می‌توانید از طریق برخی شرکت‌ها که کار تبلیغات گوگل را انجام می‌دهند به سرانجام برسانید.

این نکته را به خاطر داشته باشید که در صورت استفاده از تبلیغات گوگل، به هنگام نمایش وب‌سایت شما در موتورهای جستجو یک عبارت با عنوان Ad در کنار لینک وب‌سایت شما قابل مشاهده خواهد بود تا کاربران دریابند که وب‌سایت شما از طریق تبلیغ گوگل در بالاترین موقعیت نمایش داده می‌شود.

آن‌چه که باید در مورد دیجیتال مارکتینگ بدانید | شرکت تبلیغاتی آیینه تهران ویژن
آن‌چه که باید در مورد دیجیتال مارکتینگ بدانید | شرکت تبلیغاتی آیینه تهران ویژن

بازاریابی رسانه‌های اجتماعی

یکی دیگر از عناصر بسیار اساسی در دیجیتال مارکیتنگ، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی است. در دنیای امروز، هر یک از این رسانه‌ها از مخاطبینی بسیار برخوردار اند و به همین دلیل برای عقب نماندن از سایر رقبا، هر کسب و کاری باید از این رسانه‌ها جهت بازاریابی استفاده کند.

اما نکته‌ای که در این بین وجود دارد این است که بازاریابی رسانه‌های اجتماعی باید به نحو اصولی و صحیح صورت گیرد تا بتواند بازده خوبی داشته باشد، در غیر این صورت حتی احتمال آسیب به وجهه‌ی برند نیز وجود دارد.

برخی از این رسانه‌های اجتماعی که در حال حاضر مخاطبینی بسیار دارند و کسب و کارها نیز برای انجام بازاریابی رسانه‌های اجتماعی از آن‌ها استفاده می‌کنند، عبارت اند از: فیس‌بوک، اینستاگرام، توییتر، پینترست و لینکدین.

برای استفاده از این شبکه‌های اجتماعی بایستی در  وهله‌ی اول یک صفحه برای کسب و کارتان ایجاد کنید و پس از آن سعی کنید از راه‌های مختلف (که البته اساسِ کار اینجاست) اقدام به افزایش دنبال کنندگان کنید و پس از آن سعی کنید به طور مستقیم و غیر مستقیم، و البته با استفاده از اصول مربوط به هر یک از شبکه‌های اجتماعی، درصدد تبلیغ محصولات و یا خدمات‌تان برآیید.

ویدئو مارکتینگ

آخرین موردی که در این نوشتار به آن می‌پردازم، ویدئو مارکتینگ است. امروزه از ویدئو مارکتینگ به مثابه‌ی یکی از بهترین و پر بازده ترین عناصر دیجیتال مارکتینگ نام می‌برند. این امر به سبب آن است که اولاً کاربران، خصوصاً کاربران گوشی‌های همراه، تمایل زیادی به مشاهده و به اشتراک گذاری ویدئو دارند، ثانیاً یوتیوب در حال حاضر دومین موتور جستجو بعد از گوگل است، ثالثاً در ویدئو امکانات بسیاری برای ارائه‌ی تبلیغ در مورد برند و محصولات و خدمات برند وجود دارد.

مثلاً مواردی که با استفاده از یک متنِ ۵ هزار کلمه‌ای امکان انتقال دارند را می‌توان صرفاً در ۴ دقیقه ویدئو، با گرافیک و جذابیت بهتر، به مخاطب منتقل کرد.

آن‌چه که باید در مورد دیجیتال مارکتینگ بدانید | شرکت تبلیغاتی آیینه تهران ویژن
آن‌چه که باید در مورد دیجیتال مارکتینگ بدانید | شرکت تبلیغاتی آیینه تهران ویژن

سخن آخر

اگر می‌خواستم به طور تخصصی به هر یک از عناصر دیجیتال مارکتینگ بپردازم، این متن شاید ۵۰ برابر این می‌شد. اما سعی کردم به طور مختصر و البته مفید به دیجیتال مارکتینگ و هر آن چه که به آن مربوط است بپردازم تا پایه‌ای باشد برای مطالعه‌ی بیش‌تر در مورد آن.

در پایان یک بار دیگر خاطرنشان می‌کنم که دیجیتال مارکتینگ در حال حاضر از جمله بهترین ابزارها برای تبلیغ و بازاریابی است و اگر به طور اصولی و صحیح استفاده شود می‌تواند بازدهی‌ای بسیار بسیار بیش‌تر از آن چه که در تصورتان است داشته باشد. خوبیِ دیگری که این نوع بازاریابی دارد این است که برخلاف بازاریابی های سنتی با هزینه‌ای اندک می‌تواند صورت گیرد، و به همین دلیل نرخ بازگشت سرمایه‌ی خوبی هم دارد.

اگر به عنوان یک کسب و کار، تا کنون دیجیتال مارکتینگ را آغاز نکرده‌اید وقتِ آن است که دست به کار شوید،اما اگر آغاز کرده‌اید نیز وقتِ آن است که تمرکز و توجه بیش‌تری روی آن داشته باشید و استفاده‌ی اصولی‌تر و عمیق‌تری از آن نمایید.

امید‌وارم این مطلب برای‌تان مفید بوده باشد.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا