بازاریابی چریکی در نیمههای دههی ۸۰ میلادی، “جی کنراد لوینسون” کتابی افسانهای را منتشر کرد. این کتاب “بازاریابی چریکی” یا (Guerrilla Marketing) نام داشت. این نوع از بازاریابی در آن روزگار تنها همین کتاب لوینسون را به خود اختصاص داده بود اما در حال حاضر کتابها و مقالات بسیاری در مورد این نوع از بازاریابی که آن را با نام بازاریابی پارتیزانی نیز میشناسند نگاشته شده و بحثها در باب آن بسیار اند.
[one-third]
لیست بیلبوردهای شهر تهران
[/one-third]
چنانکه از نام این بازاریابی هم برمیآید، این نوع از بازاریابی نوعی متفاوت و غیر متعارف از بازاریابی است. من در ادامه سعی میکنم به کلیت این نوع بازاریابی بپردازم و نکات مفیدی را برای کسانی که با این نوع از بازاریابی آشنایی ندارند ذکر کنم. تا انتهای این نوشتار با من همراه باشید.
در بازاریابی پارتیزانی (Guerrilla Marketing) سعی میکنیم تا چارچوب ذهنی مخاطب را شکسته، و پیام خود را به او برسانیم. در این روش باید ذهن مخاطب خود را از روزمره جدا کنید و در یک لحظه مخاطب را وارد دنیایی جدید کنید.
این حس که محصول و تبلیغ شما متفاوت است و حس نزدیکی محصول شما به زندگی کاربران و نیاز های آن ها می تواند همیشه کارساز واقع شود.
نکاتی در مورد بازاریابی چریکی
- به استفاده از روشهایی خلاقانه و البته با هزینهای بسیار اندک، حتی گاه بدون هزینه، در راستای انجام بازاریابی، بازاریابی چریکی گفته میشود. مهمترین عنصر این نوع از بازاریابی، نوآوری و یا همان خلاقیت است.
- پس از گذشت بیش از سی سال از مطرح شدن این نوع بازاریابی توسط لوینسون، این نوع بازاریابی اکنون یک نوع متداول از بازاریابی همچون بازاریابی محیطی و یا بازاریابی دیجیتال است.
- از جمه مهمترین نکاتی که در ذهن لوینسون بود و او را به مطرح کردن بازاریابی چریکی سوق داد استفاده نکردن از هزینه و پول در انجام بازاریابی بود. به اعتقاد او یک بازاریابی خوب نیازی به هزینه ندارد.
- بازاریابی پارتیزانی بیش از آن که بر روی تجربه و احساس متکی باشد بایستی بر اساس روانشناسی انسان استوار باشد.
- البته که بازاریابی چریکی نیز نیاز به سرمایه دارد، اما سرمایهی این نوع بازاریابی پول نیست بلکه انرژی و قدرت تخیل است.
- در آن روزگار، یعنی در روزگاری که لوینسون برای اولین بار سخن از بازاریابی چریکی به میان آورده بود، تأکید بر این بود که این نوع بازاریابی مخصوص کسب و کارهای کوچک و کارآفرینی است، کما این که خود لوینسون نیز بر این موضوع بارها تأکید داشته است. اما جالب اینجاست که در دنیای حاضر کم نیستند کسب و کارها و برندهای بزرگی که از بازاریابی چریکی استفاده می کنند.
- در انواع بازاریابی، توجه به فرهنگ و دانش و سلیقهی مخاطبان اهمیت دارد اما در بازاریابی چریکی این موارد اهمیتی بسیار بیشتر دارند و در واقع برای ایجاد یک تبلیغ خلاقانهی جالب توجه دانستن هر یک از این موارد ضروری است.
- همواره هم نباید قاعدهی هزینهی کمتر در بازاریابی چریکی را رعایت کرد. گاه برخی روشها وجود دارند که عملی کردنشان هزینه در پی دارد اما نمونههای بسیار موفقی از بازاریابی پارتیزانی خواهند شد از جمله ارائهی چند مورد از محصولات به صورت رایگان. ارائهی رایگان محصولات در قالبی خلاقانه به گونهای که برند بتواند ملکهی ذهن بسیاری از مخاطبین شود یک نمونه از بازاریابی چریکی همراه با پول به حساب می آید.
- تمامی تمرکز در این نوع بازاریابی بر روی مخاطب است. در این نوع از بازاریابی بایستی از هر روشی برای درگیر ساختن مخاطب، تحریک کردن او و موارد این قبیل استفاده شود. فراموش نشود که عنصر اصلی بازاریابی پارتیزانی یا چریکی خلاقیت است و بنابراین در هر روشی که برای درگیر ساختن یا تحریک کردن مخاطب مورد استفاده قرار داده می شود بایستی از عنصر خلاقیت استفاده گردد.
- بر خلاف برخی از از انواع بازاریابی، بهتر است مخاطبین هدف این نوع از بازاریابی دایرهای کوچک را تشکیل دهند.
- با وجود آن که در اکثر اوقات استفاده از گوریلا مارکتینگ یا بازاریابی چریکی برای کسب و کارهای کوچک سود به همراه دارد، استفاده از این نوع بازاریابی برای کسب و کارهای بزرگ گاه با شکست همراه است. کم نیستند مواردی از بازاریابی پارتیزانی که دست آخر به شکست مواجه شدهاند و ضرری بسیار بزرگ برای صاحب برند به همراه داشته اند. نمونهی این ماجرا، تبلیغات چریکی مربوط به یک شرکت فیلمسازی بود که چون پلاکاردهایی که برای انجام این تبلیغات مورد استفاده قرار گرفتند در شب روشن می شدند و شباهتی بسیار به بمب داشتند موجب ایجاد وحشت در مردم گردیدند و سرانجام با فضاحت انجام این تبلیغات متوقف شد.
- بد نیست حسن ختام این مطلب، سخنی از مبدع بازاریابی چریکی یعنی جی کنراد لوینسون در کتاب معروفاش باشد: «برای فروش یک محصول و یا یک سرویس، شرکت بایستی با مشتری ارتباط برقرار کند، اعتماد ایجاد کند، نیازهای مشتری را درک کند و دست آخر محصول و یا سرویسی را ارائه کند که مزایای وعده داده شده را دارا باشد».